انواع نیروهای واندروالسی
نیروهای دوقطبی – دوقطبی
این نیروها بین مولکول های قطبی دیده میشوند. این مولکول ها دارای دوقطبی های دائمی هستند و تمایل به قرار گرفتن در راستای میدان الکتریکی دارند. پایدارترین حالت زمانی است که قطب مثبت یک مولکول تا حد امکان به قطب منفی مولکول مجاور نزدیک باشد. در این شرایط بین مولکول های مجاور یک نیروی جاذبه الکتروستاتیکی به نام نیروی دوقطبی بوجود میآید.
با توجه به مقادیر الکترونگاتیوی اتمها در یک مولکول دو اتمی میتوان میزان قطبیت مولکول و جهتگیری قطب های مثبت و منفی را پیش بینی کرد، اما پیش بینی قطبیت مولکول های چند اتمی باید مبتنی بر شناخت شکل هندسی مولکول و آرایش جفت الکترون های غیر مشترک باشد.
نیروی لاندن(نیروی پراکندگی)
برای اینکه ترکیبی به صورت جامد یا مایع باشد. باید نیروهایی ، مولکول های آن ترکیب را کنار هم نگه دارد. در ترکیبات قطبی به علت وجود اختلاف الکترونگاتیوی بین دو اتم ، دو بار جزئی مثبت و منفی در دو سر مولکول حاصل میشود و این نیروی دوقطبی ، مولکول ها را کنار هم نگه میدارد. برای توجیه حالت مایع و جامد مواد غیرقطبی مانند برم و ید نیز ، نیروی جاذبه دیگری باید وجود داشته باشد.
چون نقاط ذوب و جوش مواد غیرقطبی با افزایش جرم مولکولی بالا میرود، نتیجه میگیریم که مقدار این نیرو نیز با جرم و اندازه مولکول زیاد میشود. این واقعیت که فراریت مولکول های قطبی مانند مولکول های غیرقطبی با افزایش وزن مولکولی کم میشود، نشان میدهد که این نوع نیروی بین مولکولی باید برای همه مواد مولکولی متداول باشد.
اهمیت نیروی لاندن
از میان نیروهای بین مولکولی ، نیروی لاندن از همه مهمتر میباشد. این نیرو تنها نیروی جاذبه میان مولکول های غیر قطبی است. حتی تخمین زده شده است که 85 درصد از کل نیروهای میان مولکولی در مولکول قطبی HCl ناشی از نیروی لاندن میباشد. فقط در مولکول هایی که پیوند هیدروژنی دارند، این نیروها نقش فرعی را ایفا میکنند.
برای مثال حدود 80 درصد از نیروهای جاذبه بین مولکولی در آب ، متعلق به پیوند هیدروژنی است و فقط 20 درصد بقیه مربوط به نیروهای پراکندگی (لاندن) میباشد. قویترین نیروهای لاندن بین مولکول های کمپلکس و بزرگ دیده میشوند که ابر الکترونی بزرگی دارند که به آسانی تغییر شکل داده و قطبی میشوند، این ترکیبات نقاط ذوب و جوش نسبتا بالايی دارند.
ماهیت نیروهای لاندن
منشا و دلیل بوجود آمدن این نیروی بین مولکولی در سال 1930، توسط “فرتیز لاندن” توضیح داده شد. این نیرو همانند سایر نیروهای بین مولکولی (دوقطبی – دوقطبی و پیوند هیدروژنی) ماهیت الکتریکی دارد. اما برخلاف آنها که از قطبیت دائم مولکول ها بوجود میآیند، نیروی لاندن (یا پراکندگی) از جدایی بار موقتی و لحظهای در درون یک مولکول حاصل میشود.
مولکولهای غیرقطبی ، دوقطبی دائمی ندارند ولی با وجود این ، تمام مواد غیرقطبی را میتوان مایع کرد. از اینرو ، علاوه بر نیروی دوقطبی – دوقطبی ، باید نوع دیگری از نیروی بین مولکولی وجود داشته باشد. وجود نیروهای پراکندگی در مولکولها بعنوان یک اصل پذیرفته شدهاست. تصور میشود این نیروها ناشی از حرکت الکترون ها باشد. در یک لحظه از زمان ، ابر الکترونی یک مولکول بنحوی تغییر شکل میدهد که یک دوقطبی لحظهای بوجود میآید که در آن ، قسمتی از مولکول به مقدار بسیار کم منفیتر از قسمت های دیگر است و در لحظه بعد ، بعلت حرکت الکترون ها جهت دوقطبی لحظهای تغییر میکند.
اثر این دوقطبی های لحظهای در طول زمان بسیار کوتاه ، یکدیگر را حذف میکنند، بصورتی که مولکول غیر قطبی فاقد دوقطبی دائمی میشود. ولی دوقطبی های مواج لحظهای یک مولکول ، دوقطبی های نظیر خود را در مولکولهای مجاور القا میکنند و حرکت همزمان الکترون های مولکولهای مجاور باعث ایجاد نیروی جاذبه بین این دو قطبی های لحظهای ، نیروی لاندن را تشکیل میدهند. نیروی لاندن بین مولکول های قطبی هم وجود دارد، اما تنها نیروی بین مولکولی موجود در مولکول های غیرقطبی است.
منشأ ایجاد این نیروها ، حرکت الکترون ها میباشد. الکترون ها در مولکول های غیرقطبی مانند H2 بطور متوسط به هر اندازه که به یک هسته نزدیک باشند، به همان اندازه به هسته دیگر نزدیکند. اما در یک لحظه ابر الکترونی میتواند در یک انتهای مولکول متمرکز شود و در لحظه بعد این ابر الکترونی در انتهای دیگر مولکول باشد.
چگالی لحظهای الکترون ها در یک طرف مولکول و قسمت دیگر آن یک دوقطبی موقت در مولکول H2 بوجود میآورد. این موضوع به نوبه خود یک دوقطبی مشابه در مولکول مجاور القا میکند. این دوقطبیهای موقت که هر دو در یک مسیر جهتیابی شدهاند، نیروی جاذبهای میان مولکول ها ایجاد میکنند که به نیروی پراکندگی یا لاندن معروف است.
عوامل موثر در ایجاد نیروهای لاندن
قدرت نیروهای لاندن به این بستگی دارد که وقتی یک دوقطبی موقت در مجاورت یک مولکول برقرار میشود، با چه سهولتی میتواند توزیع الکترونی آن مولکول را قطبیده کند. سهولت قطبی شدن در درجه اول به اندازه مولکول بستگی دارد. دوقطبی شدن مولکول های بزرگ که الکترون ها دورتر از هسته میباشند، آسان تر از مولکول های کوچک که الکترون ها به هسته نزدیک هستند صورت میگیرد. با افزایش اندازه مولکول و وزن مولکول بر قدرت نیروهای لاندن افزوده میشود.
البته نیروهای لاندن بیشتر به اندازه و شکل مولکول بستگی دارند تا به جرم آن. از میان دو مولکولی که دارای وزن مولکولی یکسان ولی شکل و اندازه مختلفی هستند، الکترون های مولکول کوچکتر و فشرده تر آزادی کمتری دارند و دوقطبی لحظهای براحتی در مولکول ایجاد نمیشود. بنابراین نیروی بین مولکولی آنها ضعیفتر از نیروی بین مولکولی مولکول بزرگتر میباشد که الکترون هایش آزادی عمل بیشتری دارند.
بنابراین نیروهای لاندن در مولکول های فشرده و متقارن ، ضعیف تر از مولکول های با اتم های سبک ، طویل و استوانهای شکل (سطح زیاد مولکول) میباشد و به همان علت نقاط ذوب و جوش این ترکیبات فشرده کمتر از مولکول های بزرگ میباشد، هرچند که جرم مولکولی یکسانی داشته باشند.
نيروي واندروالسي به چه عواملي بستگي دارد؟
1- هر چه جرم مولكولي بيشتر باشد نيروي واندروالس بين مولكول ها بيشتر است. و هر چه نيروي واندوالسي بيشتر باشد يعني مولكول ها سفت تر هم را چسبيده اند پس نقطه ي جوش و ذوب بالاتر است.
2- هر چه تعداد اتم ها در ساختار يك مولكول بيشتر باشد نيروي واندروالس بين دو مولكول بيشتر است و بنابراين نقطه ي ذوب و جوش بالاتر است. مثلا S8 نيروي واندروالس بيش از P4 دارد.